Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-05-01@22:32:37 GMT

مرگ قریب‌الوقوع سینما

تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۰۸۳۷۰

مرگ قریب‌الوقوع سینما

فیلم سینمایی «بانک‌زده‌ها» به کارگردانی جواد اردکانی و علی بکائیان این روزها در سینماهای کشور در حال اکران است. در این فیلم؛ علی انصاریان، نسرین مقانلو، قاسم زارع، میرطاهر مظلومی، سحر قریشی و بیژن بنفشه‌خواه ایفای نقش می‌کنند.

اردکانی که تجربه‌ی ساخت فیلم‌هایی چون «به کبودی یاس» و «شور شیرین» را در کارنامه خود دارد، برای اولین بار در سینما، ژانر کمدی را تجربه کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به نظر می‌رسد که شرایط حاضر جامعه باعث شده تا فیلم «بانک‌زده‌ها» در اکران با بحران مواجه شود و مثل بسیاری از فیلم‌های در حال اکران نتواند به فروش قابل توجهی دست پیدا کند.

در گفتگو با جواد اردکانی درباره شرایط اکران این فیلم و به طور کل سینمای کمدی در ایران گفتگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

از شرایط اکران فیلم «بانک‌زده‌ها» رضایت دارید؟

شرایط اکران به طور کل نامساعد است و فکر می‌کنم تا امروز سینما چنین وضعیتی را در حوزه اکران تجربه نکرده و اتفاقات اخیر مزید بر علت شد که اوضاع بسیار بدتر شود اما انتظار دارم با کمک رسانه‌ها این موضوع پیگیری شود که بعد از کرونا برای احیای سالن‌ها سینما و رونق گرفتن نمایش فیلم‌ها باید حمایت‌هایی از فیلم‌های سینمایی می‌شد اما این حمایت‌ها نه از طرف وزارت ارشاد و نه از طرف صداوسیما، شهرداری‌ها و یا دیگر نهادها انجام نمی‌شود. به نظر می‌رسد که سینما به حال خود رها شده و برای مسئولان کشور هیچ اهمیتی ندارد که سینما به رونق برسد یا خیر.

طبیعتاً با مجموعه مشکلاتی که امروز مردم با آن دست و پنجه نرم می‌کنند هم برای تولید و هم برای نمایش فیلم‌ها اگر حمایتی صورت نگیرد آینده سینمای ایران بحرانی و خطرناک است. من به عنوان کسی که تجربه اکران فیلمم در این شرایط را دارم واقعاً از عدم حمایت وزارت ارشاد در مرحله تولید و نمایش فیلم «بانک‌زده‌ها» گلایه‌مند هستم. متأسفانه علاوه بر وزارت ارشاد، صداوسیما و شهرداری هم در بحث تبلیغات هیچ حمایتی از ما نکردند. ما کاملاً رها شده‌ایم و از مردم هم در این شرایط نمی‌توان انتظار داشت که در دل مشکلات متعدد اجتماعی و اقتصادی حوصله سینما رفتن داشته باشند. به نظر من رسانه‌ها می‌توانند این موضوع را به عنوان یک مسئله حیاتی مطرح کنند و از مرگ قریب‌الوقوع سینما خبر دهند تا مسئولان وظیفه نجات سینما را احساس کنند.

جواد اردکانی

به حمایت در حوزه تولید اشاره کردید، سازمان سینمایی چه حمایتی می‌تواند از تولید فیلم‌ها داشته باشد؟

وزارت ارشاد می‌تواند در تولید یکسری فیلم‌ها مشارکت داشته باشد. حوزه هنری و سپاه پاسداران معمولاً از فیلم‌هایی با موضوعاتی خاص حمایت می‌کنند و وزارت ارشاد از دیگر آثار که وجودشان در سینما الزامی است باید حمایت کند اما متأسفانه از روند وجود ندارد و در تولید فیلم «بانک‌زده‌ها» هیچ حمایتی از ما صورت نگرفت. شرایط سینما امروز به گونه‌ای نیست که بتوان انتظار داشت که بخش خصوصی بدون حمایت اثر تولید کند. با وجود اینکه ما از وزارت ارشاد درخواست کردیم که در تولید این فیلم از ما حمایت کند، به هر دلیل هیچ حمایتی از تولید این فیلم صورت نگرفت.

در کارنامه شما آثاری از سینمای دفاع مقدس و سینمای کودک به چشم می‌خورد. با چه رویکردی به سراغ سینمای کمدی آمدید؟

قبل از فیلم‌های «شور شیرین» و «به کبودی یاس» سه فیلم کودک ساخته‌ام که تفاوت زیادی با دو اثر آخرم دارد و حدود ۸ سریال تلویزیونی با موضوعات مختلف ساخته‌ام و تقریباً قالب‌ها و ژانرهای متفاوتی را تجربه کرده‌ام. اگر امروز از من بپرسند که سینمای استراتژیک امروز در چه ژانری تعریف می‌شود به اعتقاد من پاسخ سینمای کمدی است.

به اعتقاد من امروز زمان آن است که در سینما و تلویزیون، ژانر کمدی از سوی مسئولان جدی گرفته شود چراکه ظرفیتی در سینمای کمدی وجود دارد که از طرفی مورد نیاز و تقاضای مردم است و از طرف دیگر فرصتی برای بیان یکسری دردها و انتقادات است که خارج از سینمای کمدی نمی‌توان آن‌ها را بیان کرد. انتقاد سالم و شریف از شرایط موجود به شکلی که مردم این آثار را ببینند و بپذیرند در شرایط اجتماعی امروز ما یک نیاز مهم و فوری است. من معتقدم «بانک‌زده‌ها» همانقدر به سینمای ارزشی تعلق دارد که فیلم «به کبودی یاس» به سینمای ارزشی تعلق داشت. قرار نیست ما فقط به فیلم‌هایی که مربوط به سینمای دفاع مقدس می‌شود عنوان سینمای ارزشی را در نظر بگیریم. به اعتقاد من سینمای شریف در این زمان که بتواند گوشه‌ای از دردهای مردم را بیان کند و کارکرد اجتماعی داشته باشد می‌تواند سینمای کمدی باشد. من قطعاً سینمای کمدی را ادامه خواهم داد و اطمینان دارم که نیاز جدی به آن وجود دارد و باید جدی گرفته شود. البته باید بگویم نقطه ایده‌آل من «بانک‌زده‌ها» نیست و باید آثار بهتری تولید شود اما این فیلم نقطه شروعی بود که باید زودتر از این به سینمای کمدی ورود می‌کردم.

آیا استقبال مخاطبان سینما از فیلم‌های کمدی باعث شده که شما این گونه سینمایی را امروز سینمای استراتژیک بدانید یا مسائل دیگری مطرح است؟

قطعاً یکی از چالش‌های اساسی در سینما و تلویزیون ما مخاطب است. اینکه ما چگونه فیلم بسازیم تا مردم آن را ببینند مسئله مهمی است و پس از آن این نکته حائز اهمیت است که ما چگونه فیلم بسازیم تا ذره‌ای به مردم کمک کند و دغدغه‌هایشان را در آن ببینند. اگر ما واقع‌بین باشیم و امروز جامعه‌مان را ببینیم واقعاً مردم به فیلم‌هایی نیاز دارند که کمی حالشان را خوب کند و لحظاتی را با احساس بهتر سپری کنند و سینمای کمدی چنین ظرفیت‌هایی دارد و نباید این ظرفیت‌ها را نادیده گرفت اما متأسفانه تا امروز چون جدی گرفته نشده ما درگیر نوع سخیفی از سینمای کمدی هستیم درحالیکه در تاریخ سینما فیلم‌های کمدی بسیار درخشان و ماندگاری ساخته شده‌اند و نمونه‌های بسیاری از این دست را در تاریخ ادبیات نمایشی هم می‌توان دید. متأسفانه سال‌هاست که این سینما نادیده گرفته شده و ما دیگر شاهد ساخت فیلم‌هایی چون «اجاره‌نشین‌ها» نیستیم. این سینما امروز به سطح نازلی رسیده و چون همین آثار هم توانسته‌اند مورد توجه مخاطبان قرار بگیرند همچنان ساخته می‌شوند و فروش بالایی هم دارند.

آیا سیاست‌گذاری‌های فرهنگی را هم می‌توان در جهت‌دهی سینمای کمدی به سمت ابتذال تأثیرگذار دانست؟

این یک مسئله چندبعدی است و باید با دقت کالبدشکافی و بررسی شود. به طور کل در حوزه صنعت و حتی فرهنگ مشوق تولید همواره مصرف است. در برنامه‌های توسعه‌ای در حوزه صنعت و تولیدات فرهنگی از مصرف به تولید می‌رسند. در سینما ذائقه‌ای که در بین سینماروهای ما وجود دارد سینمای کمدی است. مردم به دلایل متعددی که حق با آن‌هاست با سالن‌های سینما قهر کرده‌اند و اندک افرادی که به سینما می‌روند هم اکثراً به سینمای کمدی گرایش دارند و همین ذائقه تعیین‌کننده این است که در سینمای چه فیلمی ساخته شود. قطعاً مدیریت فرهنگی و تولیدات سینمایی در شکل‌گیری این ذائقه تأثیرگذار بوده و مشکل امروز در حوزه مدیریت ما تنها مربوط به مدیران حاضر نمی‌شود و ما درگیر مشکلات فراوان حاصل از یک سیستم مدیریتی کلان هستیم و نمی‌توان آن را تنها متوجه مدیران امروز دانست.

اگر قرار است این مشکل حل شود باید کسانی که امروز مسئولیتی دارند، برنامه‌ریزی و اقدامات جدی داشته باشند اما تا آن زمان در حال حاضر آن سینمایی که مورد توجه مخاطبان ایرانی است، مشخصاً سینمایی است که درگیر نیش و کنایه‌ها و انتقادات سطحی سیاسی و شوخی‌های جنسی است و ما به این سینما امروز سینمای کمدی می‌گوییم در حالیکه سینمای کمدی می‌تواند بسیار عمیق‌تر و جذاب‌تر از این‌ها باشد. البته باید بگویم که من مخالف ساخت اینگونه آثار نیستم، به هر حال باید تنوع در هر گونه سینمایی وجود داشته باشد اما اینکه غالب آثار کمدی ما در همین سطح قرار بگیرند نشانه بی‌توجهی به ظرفیت‌های این سینما است و مدیران فرهنگی باید این موضوع را جدی بگیرند. متأسفانه مدیران سینمایی ما اساساً سینمای کمدی را جدی نمی‌گیرند و به طور کل این سینما را رها کرده‌اند.

با وجود اینکه فیلم‌های کمدی همواره جزو آثار پرفروش سینمای ایران هستند، چرا «بانک‌زده‌ها» نتوانست در گیشه موفقیت این آثار را به دست بیاورد؟

«بانک‌زده‌ها» فیلمی است که در دسته کمدی سیاه قرار می‌گیرد، این گونه سینمایی در همه جای دنیا با فروش چندانی همراه نیست. کمدی سیاه در هر همه جای دنیا نسبت به دیگر فیلم‌های کمدی فروش کمتری دارد و ما از لحظه نوشتن فیلمنامه از این مسئله آگاه بودیم. نکته دیگر این است که «بانک‌زده‌ها» سوپراستار ندارد، امروز یکی از اصلی‌ترین عوامل در پرفروش شدن فیلم‌ها استفاده از سوپراستارها است. ما از بهترین عوامل برای حضور در این فیلم استفاده کردیم و من از انتخاب‌هایم بسیار راضی هستم و بازی‌های قابل قبولی را در «بانک‌زده‌ها» شاهد هستیم اما هیچ یک از بازیگران این فیلم سوپراستار نیستند و این قطعاً در میزان فروش فیلم تأثیرگذار است.

اما از نظر من مهم‌ترین نکته در عدم فروش بالای این فیلم به این مسئله مربوط می‌شود که «بانک‌زده‌ها» بدون کمترین تبلیغ اکران شد. پیش از اکران به ما قول داده بودند که تلویزیون تبلیغات این فیلم را پخش می‌کند اما این اتفاق رخ نداد، برای تبلیغات این فیلم با چند اسپانسر به توافق رسیده بودیم که متأسفانه این همکاری میسر نشد و جالب است که این اسپانسرها به دلیل موضوع فیلم که مربوط به بانک و بانکداری می‌شود از همکاری با ما صرف‌نظر کردند چون دلشان نمی‌خواست با چنین موضوع چالشی درگیر شوند. در این شرایط از نظر من همین اندازه که «بانک‌زده‌ها» فروش داشته، در حد معجزه است چرا که ما هیچ یک از فاکتورهای لازم برای تبلیغ و فروش فیلم را در اختیار نداشتیم. با این حال من اطمینان دارم که اگر در روزهای آینده شرایط کلی سینما بهتر شود میزان فروش فیلم «بانک‌زده‌ها» بیشتر خواهد شد.

۵۵۵۵

کد خبر 1679127

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: سینمای ایران اکران سینما بازیگران سینما و تلویزیون ایران کارگردانان سینمای ایران علی انصاریان فیلم های کمدی وزارت ارشاد سینمای کمدی بانک زده ها فیلم هایی طور کل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۰۸۳۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)

دهم اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته می‌شود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران می‌دانند. صدیقه‌ (روح‌انگیز) سامی‌نژاد بازیگر فیلم «دختر لر» پس از نقش‌آفرینی در نخستین فیلم خود آنقدر سختی دید که هرگز حاضر به تکرار این تجربه نشد.

به گزارش روزیاتو، نام روح‌انگیز سامی‌نژاد که متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خان‌بهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.

با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامی‌نژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.  

فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سال‌ها بی‌خبری و با تصاویری تکان‌دهنده از این ستاره سال‌های دور سینما واکنش‌های تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد:‌

زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سال‌های پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روح‌انگیز سامی‌نژاد مُرده است. من تا آن روز فکر می‌کردم روح‌انگیز سامی‌نژاد باید سال‌ها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامی‌نژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنج‌شنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامی‌نژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».

این کارگردان سینما همچنین گفته بود:

من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامی‌نژاد را در فیلم تهامی‌نژاد دیده بودم که گریه می‌کرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناس‌ترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلی‌های دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعه‌ای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خود حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.

عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخش‌هایی از آن آمده است:

وقتی‌ در سال‌ ۱۳۱۲ فیلمِ‌ «دختر لر» ساخته مشترک‌ خان‌بهادر اردشیر ایرانی‌ و عبدالحسین ‌سپنتا، که‌ صدیقه‌ سامی‌نژاد در آن‌ نقش‌ «گلنار» را بازی‌ می‌کرد، در تهران‌ نمایش‌ داده‌ شد، در میان‌ مردمی‌ که‌ برای‌ بار نخست‌ سیمای‌ یک‌ زن‌ ایرانی‌ را بر پرده سینما دیده‌ بودند واکنش‌های‌ ناگواری برانگیخت، که‌ به‌درستی‌ روشن‌ نیست‌ ــ و احتمالاً هیچ‌گاه‌ نیز معلوم‌ نخواهد شد ــ که‌ آیا خانم‌ صدیقه‌ سامی‌نژاد تصوری‌ از آن‌ واکنش‌ها در ذهن‌ داشته‌ است‌ یا خیر، و آیا اگر می‌داشت‌ حاضر به‌ ایفای نقش در آن‌ فیلم‌ می‌شد؟

گفته می‌شود که در آن مقطع آوانس‌ اوگانیانس‌ نیز کوشش‌هایی را در زمینه ساخت فیلم انجام می‌داد و در این‌باره بهارلو ادامه داده است:

به‌موازات‌ فعالیت‌های‌ سخت‌کوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین‌ سپنتا و خان‌بهادر اردشیر ایرانی‌ نیز برای‌ ساختن‌ نخستین‌ فیلم‌ مشترک‌ در هندوستان‌ در جست‌وجوی‌ بازیگر زنی‌ بودند که زبان‌ فارسی‌ بداند و نقش‌ «گلنار» را در فیلم‌ «دختر لر» بازی‌ کند. تا قبل‌ از دوره پهلوی‌ِ اول‌ بازی‌ زنانِ ‌مسلمان‌ در نمایش‌ها و تعزیه‌ها ممنوع‌ بود و بازیگران‌ زنی‌ که‌ در این‌ سال‌ها در فیلم‌های‌ اوگانیانس‌ و مرادی‌ ایفای‌ نقش‌ می‌کردند مانند مادام‌ سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین‌ ژوزف، زما اوگانیانس‌ و آسیا قسطانیان‌ (کوستانیان) از بانوان‌ ارمنی‌ بودند که‌ اکثر آن‌ها از صحنه تئاتر به ‌سینما آمده‌ بودند، به‌همین‌ دلیل‌ موانع‌ کم‌تری‌ بر سرِ راه‌ خود داشتند.

سپنتا موفق‌ شد صدیقه‌ (روح‌انگیز) سامی‌نژاد، همسر یکی‌ از کارکنان‌ کمپانی‌ امپریال فیلم‌ بمبئی، را که‌ از سیزده‌ سالگی‌ از کرمان‌ به هندوستان‌ رفته‌ بود مجاب‌ کند و با این‌ توضیح‌ که نام‌ او به‌عنوان‌ نخستین‌ بازیگر زن‌ در تاریخ ‌سینمای‌ ایران‌ ثبت‌ خواهد شد ــ که‌ شد ــ موافقت‌ او و شوهرش، دماوندی، را برای‌ بازی‌ در فیلمش‌ جلب‌ کند. بدین‌ ترتیب‌ گروه‌ هندی‌ ـ ایرانی‌ عبدالحسین‌ سپنتا و اردشیر ایرانی‌ کار خود را در هندوستان‌ آغاز کرد.

«دختر لر» نخستین‌ بار در سی‌ام‌ آبان‌ ۱۳۱۲ در دو سینمای‌ مایاک‌ (دیده‌بان) و سپه‌ بر پرده‌ آمد، و نمایش‌ آن، سال‌ بعد از دوم‌ مردادماه‌ ۱۳۱۳ در سینما مایاک‌ تکرار شد، و پس‌ از یک‌ ماه‌ از چهارم ‌آذر نمایش‌ آن‌ در سینما سپه‌ به‌ مدت‌ پنجاه‌ روز ادامه‌ یافت. سپس‌ با یک‌ دو هفته‌ وقفه‌ در همین‌سینما از نو بر پرده‌ رفت. استقبال‌ از فیلم‌ بسیار پُرشور بود و حتی‌ «مادر بزرگ‌های‌ خیلی‌ پیر» هم‌ رفتند تا سرگذشت‌ «دختر لر» را به‌چشم‌ ببینند.

 ایفای‌ نقش‌ گلنار در «دختر لر» موجب‌ شد که‌ صدیقه‌ سامی‌نژاد چنان انگشت‌نما و زبانزد خاص‌ و عام‌ شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.

سامی‌نژاد در سال‌ ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال‌ پس‌ از نمایش‌ «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامی‌نژاد با نام‌ «سینمای‌ ایران‌ از مشروطیت‌ تا سپنتا» حضور یافت‌ و به‌ روایت‌ زندگی‌ دشوار و پر از رنج خود پرداخت.

از تهامی‌نژاد نقل‌ شده است‌:

اغلب‌ به‌طور کنترل‌نشده‌ای‌ می‌خندید و در حالی‌که‌ اشک‌ در چشمانش‌ حلقه‌ زده‌ بود به‌ من‌ گفت‌ که‌ هنگام‌ اقامت‌ در هند ایرانی‌های‌ متعصب‌ او را مورد ضرب‌وشتم‌ قرارمی‌دادند و حتی‌ بطری‌ به‌طرفش‌ پرتاب ‌می‌کردند. به‌طوری‌که‌ همواره‌ مجبور بود همراه ‌با محافظ‌ از استودیو امپریال‌ فیلم‌ خارج‌ شود.

درباره این چهره مستند دیگری با نام «روح‌انگیز سامی‌نژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است.

سامی‌نژاد در حالی در ۸۰ سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبه‌ای با ایسنا گفته بود:‌

بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آن‌ها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسل‌های دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آن‌ها به این موضوع توجه نکردند.

قدیمی‌های معروف، بریده‌اند و سعی می‌کنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سال‌ها به آن‌ها بی‌لطفی شده است و دل پرگلایه‌ای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که می‌توانست بازی کند. در یکی از برنامه‌های تلویزیونی هفت، بعد از سال‌ها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید می‌بینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمی‌توان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سال‌ها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او می‌توانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی می‌کرد چه اتفاقی می‌افتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بی‌غمی وجود نداشت، می‌توانست نقش یک پدر را بازی بکند.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • کدام فیلم‌های سینما به جامعه کارگری ادای دین کردند؟
  • ویدیوی لو رفته جو بایدن؛ توافق قریب الوقوع با ایران؟!
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
  • حماس پیشنهاد مصر را پذیرفت؛ بهترین است | توافق قریب‌الوقوع است؟
  • کانون «نگاره و سینمای» دانشگاه آزاد بروجرد گشایش یافت
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران
  • به یاد آتیلا پسیانی و لحظه‌های ماندگارش در سینما | از هنرمندی در آثار بهرام بیضایی تا حاتمی‌کیا و بهروز افخمی |‌ ببینید
  • اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار
  • بازگشت قریب الوقوع بیت کوین به ۳۰ هزار دلار